شهرشیشه ایی
بر سنگ مزارم بنویس: زیر این سنگ جوانی خفته است با هزاران ای کاش... و دو چندان افسوس... که به هر لحظه ی عمرش گفته است...
بنویس: این جوان بر اثر ضربه کاری مرده ست... بنویس: این جوان در عطش دیدن یاری مرده ست... جلوی روز وفاتم بنویس: روز قربان شدن عاطفه در چشم نگار... روز پژمردن گل فصل بهار... روز اعدام جنون بر سر دار... روز خوشبختی یار... راستی،شعر یادت نرود... روی سنگم بنویس: ای گلهای فراموشی باغ !!! مرگ از باغچه ی کوچکمان میگذرد داس به دست... و گلی چون لبخند می برد از بر ما...
نظرات شما عزیزان:
قالب رایگان وبلاگ کد آهنگ |